میلادت مبارک!
روزهای بارانی در راه است. دیگر قلبها از خشکسالی نمینالند. از اوّلین سحر که بیدار شدیم، دستهایمان به دعا بود و چشمهایمان در انتظار بارش باران. امّا انتظار به سر آمده است. نیمهی دوم ماه مبارک رمضان با ورود گلی از سبد فاطمه(س) آغاز میشود و با شبهای قدر دنبال میگردد.
همسفر پاک من! در این روزها با محبّت خدا افطار کردیم و شیرینی رضایتاش بر جانمان نشست. شکم در حسرت غذا بود ولی فکرمان بال میگشود، چشممان تا سرزمین سبز قرآن پیش میرفت و گوشهایمان جز کلام حق نمیشنید.
همسفر پاکم! ای کاش میشد تقویم را نگه داشت و از صفای این ماه مبارک کمی را برای دلها پسانداز کرد. ای کاش میشد تصویری از سرچشمهی افطار را قاب گرفت و در صفحهی دل نصب نمود. امید آنکه بعد از این با اندیشه به نبرد با وسوسههای شیطان برویم، هیچ گاه اجازه ندهیم فکرمان در کویر بسوزد و خشک گردد و روزهی فکرمان را افطار نکنیم و همیشه به زندگی خو جاودانه بیندیشیم.
کلمات کلیدی :