زمین وفقی که تقدیم مجلس شد!
من و علی بچّه بودیم و با مامانم میرفتیم مهدکودک بنیاد فرهنگی رفاه. روبه روی مدرسه توی یه زمین خیلی وسیع، ساخت و ساز رو شروع کردند. نزدیک به یک سال طول کشید تا دربستهاش رو نصب کنند. خلاصه ما بزرگ شدیم و از مهدکودک اومدیم بیرون و همون جا رفتیم مدرسه و راهنمائی و دبیرستان رو هم پاس کردیم. حالا هم دیگه علی که مهندس شده و چند تا خونه ساخته! منم که دیگه دارم تموم میکنم. از اون موقع تا حالا یعنی بعد از گذشت بیش از یک ربع قرن، هنوز که هنوزه توی اون زمین گسترده فقط همون داربستها دیده میشه و کارشون هیچ پیشرفتی نکرده. تمام داربستها زنگ زده. اصلا شده مث یه بیابونی. یه زمین مخروبه که اصلا معلوم نیست صاحبش کیه!
کنار این زمین قرار شده بود که همون سالها یه بیمارستان بسازن که الان بهش میگن بیمارستان شفاءیحیائیان. تازه فهمیدم که زمینی که تعریفش رو میکردم توسّط یه پیرزن خیّر وقف شده؛ گویا پیرزنه که دیده زمینی که قراره توش بیمارستان بسازن، خیلی محدود و کوچیکه، زمینش رو وقف کرده تا بتونن یه بیمارستان بزرگتر و مجهّزتر بسازن. خلاصه که زمین وقف شده همچنان بلا استفاده و بی ثمر اونجا افتاده و کسی هم پیدا نمیشه که بگه چیکار باید کرد. پیرزن خیّر از همه چی بی خبر که بیچاره عمرش رو داده به ما. خدا بیامرزش!
چند وقت بود که هر وقت از جلوی مجلس (همون اهرام فراعنه!) رد میشدم صداهای عجیب غریبی میشنیدم. حدس زدم که دارن جایگاه اختصاصی هلیکوپتر آقایون رو میسازن. امّا مثل اینکه حدسم اشتباه بوده. امروز از یه منبع موثق شنیدم که دارن تمام اون داربستها رو خراب میکنن. هم یه جورایی تعجب کردم و هم خیلی عصبانی شدم، از طرفی هم خوشحال شدم که بالاخره یکی یادش به این زمین بی صاحاب افتاد. گویا اون زمین بیزبون رو مجلسیها خریدن و قراره که بشه جزئی از مجلس. خیلی لجم گرفته بود. چون اون پیرزن بیچاره با این نیّت که زمینش بشه جزئی از بیمارستان، زمینش رو وقف کرد اما اونا نه تنها اونو تا حالا دست نزدن و نصفه ول کردن بلکه بیمارستانش نکردن و دادنش به مجلس. واقعا جای تأسف داره. از این ور میگن زمین وقفی رو نباید دست زد، از اونورم زمین وقفی رو میدن به مجلس و با پول بیتالمال میخوان بکننش ساختمان مجلس خبرگان.
کلمات کلیدی :