• وبلاگ : بي سرزمين تر از باد
  • يادداشت : آزادي بيان يا آزادي پس از بيان!!؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوست عزيز من هم با حرف شما موافقم اميدوارم روزي اين مشكل حل بشه و همه ايرانيان بتونن به قول شما ازادي بعد از بيان داشته باشند

    به اميد ان روز

    باي

    + حسن 

    1- بعد از عمري اومديم نظر داديم زدي تو ذوقِمون . بسي ممنون .

    2- من فکر ميکردم وقتي دارم عاميانه مينويسم نيازي نيست که " ميخام " رو " ميخوام " بنويسم. از اينکه تذکر دادي ممنون.

    3- چرا من هر چي ميگم شما به دل ميگيري ( چقدر حساسي ). بعدش هم من سعي کردم اصلا نيش و کنايه و تندي در متنم نيارم . قصدم به هيچ وجه من الوجوه کنايه و نيش نبود . خيلي هم متن شما را جدي گرفتم و جدي ( جدي جدي جدي ) از شما واستادتون به عنوان يک جامعه شناس راه حل را خواستار شدم. خودت حرف من رو به تمسخر گرفتي . ( در اين مقوله اصلا جاي شک نيست )

    4- خوشحالم از اينکه بالاخره فهميدي در نظر من ارزش آدم ها چگونه است . البته کمي دير فهميدي !!!!!

    5- مطمئن باش که من، انتظاري که از تو ، استادتون ومسافرکش ها درباره ي" اظهار نظر درباره جامعه" دارم بسيار متفاوته . باز هم تاکيد ميکنم که سخنان ونظرات استاد جامعه شناسي و دانشجوهاش بايد خييييييييييلي از نظرات من وبقيه ي جامعه که سر رشته اي توي اينگونه بحث ها نداريم و تخصص ما هم نيست( بلکه تخصص جامعه شناس هاست )، فراگير تر و کارآمد تر باشه .

    6- ارزش و مقام يه آدم با 10 دقيقه درون تاکسي پيشِش نشستن و به صحبت هاش گوش دادن براي من تبيين نميشه . ( گرچه همون 10 دقيقه هم مؤثره )

    7- اصلا من از ارزش آدم ها صحبت کردم ؟؟؟ ( درباره ي نظراتشون صحبت کردم )

    8- از نظر من اون راننده ي تاکسي در جايگاه خودش اطلاعات و آگاهي کافي رو درباره ي جامعه اش داره و اين خيلي خوبه .

    9- اين استاد بز

    matalebet kheyli jaleb bod beman sar bezan manam apidam
    + حسن 

    چه جالب !!!!!!!!!!!!!!!!

    آخه من همين جمله ي آخري رو که استاد شما با مدرک دکترا يا فوق ليسانس گفته بود من دقيقا از زبان يک راننده تاکسي خط سه راه تهرانپارس _ امام حسين که شايد اصلا سواد هم نداشت شنيدم .

    اون هم ميگفت تو جامعه آزادي پس از بيان نيست . البته دلايل بسيار روشني هم براي اثبات حرف خودش داشت.

    ميخام بگم اين حرفي رو که استاد شما پس از گذراندن يک حدود يکساعت و نيم بحث در کلاس يکي از دانشگاههاي بسيار معتبر در آخر کلاس گفت يه راننده تاکسي هم بدون اتلاف وقت گفته بود .

    مهم اين نيست که توي جامعه ي ما آزادي بيان نيست ( بحث کردن سر اين بي معنيه ؛ چون از روز روشن تره و دردي رو هم دوا نميکنه) ؛ مهم اينه که چجوري ميشه اون رو به وجود آورد :

    1- تظاهرات کنيم ؟

    2- بريم مثل لبناني ها جلوي مجلس و ... تحصن کنيم ؟

    3- دوباره انقلاب کنيم ؟

    4- بشينيم و بهش نگاه کنيم ؟

    5- علاوه بر نگاه کردن گريه کنيم ؟

    6- بريم ازشون خواهش کنيم که لطفا به ما آزاديه پس از بيان بدين؟

    7- انرژي هسته اي حق مسلم ماست .

    8- .... ؟

    <
    براي پست باغ مظفرتون هم نظر دادم. لطف كنيد بخونيد

    سلام. من هم قبلا وبلاگ سياسي داشتم، اما به دليل يك سري مسائل و گرفتاريها بستمش.

    با اين گفته موافقم. در واقع لازمه ي داشتن آزادي بيان، وجود آزادي پس از بيان است.

    با سلام. محدوديت ها در همه جا وجود دارد. ايراد و اشكال هم در همه جا وجود داره.
    استاد گرامتون حرف تازه اي نزدن!!!!