سلام. چه عجب بالاخره شما آپ كردين ... ميخواستم درباره جواب شما به ايميل دوستتون بنويسم. اما وقتي كامنت ايشون رو خوندم كه اسمشون رو هم ننوشتن و حتما اينطور راحتتر هستن تصميم گرفتم درمورد حرفاي ايشون بنويسم. البته قصد من اين نيست كه از طرف شما جواب بدم. من فقط نظرمو ميگم. شايد با اين دوست جديد هم آشنا شديم و دوستاي خوبي براي هم شديم.
راستش من هم اون مطلبي رو كه دربارش صحبت ميكنين خونده بودم و اتفاقا هيچ يك از تصوراتي كه به ذهن اين دوست عزيز رسيده بود به ذهن من نرسيده بود
ميدوني دوست خوبم ما يك مشكلي داريم كه من بهش ميگم توهم توطئه. شايد از مسئولين ما بهمون منتقل شده
هركي انتقاد ميكنه فكر ميكنم يه قصد و غرضي داره. هركي از كمبودها ميگه فكر ميكنيم ميخواد تخريب كنه
چرا تحمل ما اينقدر پائينه؟ چرا هركس مخالفتي ميكنه فكر ميكنيم ميخواد توطئه كنه؟
مطلب ديگه اين كه خيلي وقتا گفتن افتخارات ما رو از كمبودها غافل ميكنه. مطمئن باشيد اگه دولت افتخاري داشته باشه خودش تبليغات ميكنه. اما اين من و شما و امثال ما هستيم كه بايد كمبودها رو گوشزد كنيم. شايد كسي كه درون دولت هست اين چيزا رو نبينه. مطمئن باشيد كه اون ساعت بزرگ از نظر كسي كه اونو ساخته افتخار بزرگيه. اما هم من و هم شما ميدونيم كه هيچ نفعي براي مردم ما نداره و نه تنها افتخار نيست چه بسا پولي كه براي اون خرج شده ميتونست بهتر خرج بشه. دل بستن به افتخارات كاذب ما رو از همه چي عقب ميندازه.
در ضمن چه اشكالي داره ما به عقب مونده بودن خودمون اعتراف كنيم. مگه نيستيم؟ نكنه شما هم احساس ميكنيد كه ما پيشرفته ترين كشور دنيا هستيم؟ ما حداقل 50سال از دنيا عقبيم. چه قبول كنيم چه نكنيم اين يه واقعيته. همه اين حرفا هم به اين معني نيست كه من دشمن نظام هستم يا قصد براندازي دارم. خيلي هم به اين نظام وفادارم و بارها گفتم حاضرم جونمو هم بدم. اما نميتونم چشممو ببندم و فقط ازش تعريف كنم.
ببخشيد پرحرفي كردم. حرفامم بي سر وته شد. اميدوارم بتونيم دوستاي خوبي براي هم باشيم و هميشه نسبت به هم حسن ظن داشته باشيم.
موفق باشيد. التماس دعا. يا علي