اولا بازم .. اين ابوذر اصلا كامنت ما رو جزء كامنتا حساب نمي كنه .. ...
ديما ... منظورت رو از با نمكي رو نگرفت (حداقل خودم رو ميزنم به اون راه) ...
راستي يه چيز ديگه .. توي متنات البته تو كه نه كسروي يه چيز باحال ديدم كه فكر كنم بد نيست تو هم درجريان باشي تا اگه خودت تصميمي دربارش نداري ما يه كاري بكنيم ..
-----------------نقل از متن-----------------
همين اکنون که اين را مينويسم، يک ارمني که از آشنايان من است براي شور خواستن در نزد من ميباشد. يک دعوا داشته که درست بيست وهشت سال کشيده و اخيرا حکم به حقانيت او داده شده.
---------------- همين!---------------------
اگه منظورت يا منظورش از شور .. شووَر باشه يعني يه چيز تو مايه هاي شوهر يا همون هازبند كه خيلي باحال ميشه و اگه تو كاري براش نكني من حرفي ندارم مشكلش رو حل كنم (كمك به خلقه ديگه .. يك حالي ميده) ولي اگه منظورت از شور ، شُور و مشورت باشه كه بايد بگم شرمنده .. من كه اصلا حوصله مردم رو ندارم .. خودت يه كاري براش بكن .. ما كه وقت نداريم !!!
----------------- هوي هوي شوخي بودا .. اصلا با احمد بودم --------------------------