سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مادیگیلیانی

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/7/27 8:13 عصر

 

عجب فیلمی بود این فیلم مادیگیلیانی...!

دست سلطون و ز ِد بی 5 درد نکنه

 




کلمات کلیدی :

مهربانی گم شده، زبونا دراز...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/7/9 10:47 صبح

هنگامی‌که از مال خود چیزی می‌دهید، چندان چیزی نمی‌دهید.

اگر از جان خود چیزی بدهید، آنگاه به راستی می‌دهید.

زیرا که مال مگر چیست، به جز آنکه از برای فردای مبادا نگاه می‌دارید؟

و مگر فردا را چه ارمغانی است از برای سگ دوراندیشی که استخوان را در زیر ریگ بی نشان بیابان دفن می‌کند و خود به دنبال قافله‌ی زائران شهر مقدّس می‌رود؟

و مگر ترس از نیاز همان نیاز نیست؟

آیا ترس از تشنگی هنگامی‌که چاه پر از آب است، چیزی جز تشنگی سیراب ناشدنی است؟

هستند کسانی‌که از بسیاری که دارند اندکی می‌دهند- آن‌هم برای نام، و این خواهش پنهان بخشش آنها را آلوده می‌کند.

و هستند کسانی‌که اندکی دارند و همه را می‌دهند.

این کسان به زندگی و برکت زندگی باور دارند و دست‌شان هرگز تهی نمی‌شود.

دهش در برابر خواهش نیکوست، امّا دهش بی‌خواهش و از روی دانش نیکوتر است.

***

آیا چیزی هست که بتوانی دادنش را دریغ کنی؟

هر آنچه داری روزی داده خواهد شد!

تو بارها می‌گویی"خواهم داد امّا به آن که سزاوار باشد."

بی‌گمان آن کسی که سزاوار دریافت روزها و شب‌های خود باشد، سزاوار دریافت دهش تو نیز هست.

و آن کسی که سزاوار نوشیدن از دریای زندگی بوده باشد، سزاوار است که جام خود را از جوی باریک تو پر کند.

و کدام سزایی است بزرگتر از آن سزایی که در شهامت و اطمینان ِ گرفتن- یا نه، در بخشش گرفتن- هست؟

مگر تو کیستی که مردمان باید گریبان خود را باز و غرور خود را بی‌پرده کنند

تا تو ارزش آنها را برهنه و غرورشان را بی شرم ببینی؟

نخست کاری کن که خود سزاوار دادن و دارای دست دهش باشی.

زیرا که به راستی زندگی است که به زندگی می‌دهد، و تو که خود را دهنده می‌پنداری شاهدی بیش نیستی.




کلمات کلیدی :

بیائید متقاطع بنگریم!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/5/21 8:5 صبح

مسئله‌ی تلویزیون ورسانه‌ی جمعی، یکی از مسائل مهم و قابل بحث است. طی چند روز گذشته دوستان آرا و نظرات خود را ارائه کردند که هر یک در جای خود قابل تأمل و تأکید است.

در دبیرستان و به طور کلی در مباحث ریاضیات خوانده‌ایم که: دو خط موازی هیچگاه به هم نمی‌رسند و همدیگر را قطع نمی‌کنند. همچنین خوانده‌ایم که دو خط متقاطع، در یک نقطه که همان محل تلاقی این دو خط است بهم می‌رسند. یادم هست که در درس فیزیک هم خوانده بودیم که از برخورد دو جسم یا شیء به هم انرژی آزاد می‌شود. مثلا با برخورد دو تکه ابر به هم انرژی الکتریکی تولید خواهد شد. لازم است بدانیم که عالمان علوم اجتماعی بر این باورند که تلویزیون نگاه‌ها را موازی کرده است. واقعاً عبارت زیبایی است. موازی شدن نگاه‌ها باعث شده است که خطوط نگاه‌هایمان هیچگاه با هم برخوردی نداشته باشند. شاید اگر اثر تلویزیون بر نگاهمان این گونه نبود و نگاه‌ها متقاطع بودند و هر چند وقت یکبار با هم تلاقی داشتند، انقلاب‌های فردی در همه‌ی ما زودتر و مؤثرتر به وقوع می‌پیوست که همین انقلاب‌های درون فردی اثری ماندگارتر در ما داشت. ممکن بود از تلاقی نگاه‌هایمان با هم نیروها و انرژی‌هایی تولید ‌شود که نه تلویزیون و نه هیچ رسانه‌ی دیگری و هیچ نیروگاهی قدرت تولید چنین نیرویی را نداشت. هدفم از بیان این عبارات، حذف کامل رسانه و تلویزیون نیست. البته تکیه صرف به این رسانه هم نا صحیح است. همواره تعادل و میانه‌روی است که ما را در رسیدن به اهداف و مقاصدمان یاری می‌کند. پس یادمان باشد که خطوط نگاهمان را  کمی مایل تر کنیم تا منجر به برخوردهایی سازنده و جاودانه شود.

(بقول بچه ها:)

پ.ن:یادداشت من در وبلاگ گروهی سبزسرخ بود که مطالعه فرمودید!

پ.ن:اگه برا بعضیا تکراریه، بی زحمت باید یه کم تحمل کنن، چون این داستان ادامه دارد...!

پ.ن:بعضی از بچه ها احتمالا میتونن حدس بزنن که چرا اینجا مطلب تکراری گذاشته شده! هر کی گفت...؟!




کلمات کلیدی :

اینترنت ابزاری برای قدرتمندان

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/4/1 11:54 عصر

ارتباطات و توسعه یکی از چالش‌برانگیزترین مباحث درعرصه علوم اجتماعی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ طی پنج دهه اخیر در سطح جهان بوده است. مطالعات در این زمینه به‌خصوص پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان و نیز کشورهای تازه استقلا‌ل‌یافته یا در حال توسعه قرار گرفت. این موضوع از آن روی اهمیت و گسترش یافت که تکنولوژی‌های جدید ارتباطی اهمیت فوق‌العاده‌ای به‌خصوص در توسعه اقتصادی پیدا کرد. ‌

در دهه‌های 50 و 60 نوعی خوش بینی نسبت به تاثیر رسانه‌ها در توسعه به‌وجود آمده بود که عمدتا براساس الگوهای غربی نوسازی ایجاد شد اما پس از آن (از دهه 80 به بعد) به کمک تحقیقاتی که در محتوای رسانه‌ها و حوزه ارتباطات بین‌الملل انجام شد این خوشبینی کمرنگ شد. با همه این تفاسیر، خوشبینی یا بدبینی نسبت به تاثیرات ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی توجه و تاکید بر این موضوع را کاهش نداد و امروز بیشتر از گذشته این مساله مورد بررسی و تحقیق قرار می‌گیرد. در همین راستا آخرین تکنولوژی تاثیرگذار ارتباطات در سطح جهانی یعنی اینترنت مورد توجه جدی قرار گرفته است. ‌

مقاله حقیر در روزنامه اعتماد ملی




کلمات کلیدی :

گفتن بگو، گفتم جفنگ...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/3/26 12:39 صبح

سلام

خوبی؟

خیلی مخلصم، شما جطورید؟

منم خوبم ولی هنوز مخلص نشدم

بهتره بگم مخلس

یعنی در خلسه به سر می بری؟!

نه یعنی مخم یه جورایی به سمت لس شدن رفته این روزا

این روزا اصولا جاهای دیگه آدم لس میشه تو چرا مخت لس شده؟

خوب البته شما  صحیح میفرمایید ولی مخ بنده لستر از بقیه جاهام شده در این برهه از زمان

شما در چه برهه ای بسر می برین؟

برهه ی ظهور مکتب محمودیه

هه! آقا رو! آدم تو این برهه هم مخلس میشه آخه

البته واضحه که آدم خیلی چیزا لس میشه، مخ که جای خود داره

منظورتون از خیلی چیزا چیه؟

در خصوص امور داخلی مواردی چون مسکن، سرمایه و . . . به سمت لس شدن رفته اند و در خصوص امور خارجی هم مواردی چون وجهه بین المللی و . .  .

بگذریم

متشکرم

خواهش دارم، امید است که خدا همه چیزهای لس شده را به شما بازگرداند

خیلی مخلسم

ما بیشتر

ای بابا کمتر و بیشتر نداره که جانم

پس چی داره جونم؟

حالا بعدا عرض میکنم، فعلا این مباحثه طاقت فرسا حسابی خستم کرده

بقول بچه ها خسته نباشی دلاور

خیلی مخلسیم حاجی

یا علی مدد سید

مرسی

بای بای

سی یو سون

سی سی یو

نگو دلم ریخت

اوکی، آی سی یو

اوه

حال داری یو؟

به قول ترکها گربان سنه

خیییییییلی مخلسی

خییییییییلی ممنونم

جفنگ گفتنم خیلی حال میده نظر شما  چیه؟

تا جفنگش چی باشه

باشه

خدافس

فس

س

.

س

فس

خدافس




کلمات کلیدی :

با تو ام خرس مهربون...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/3/7 11:27 صبح

از آدمایی که در همه حال

سعی می کنن خودشونو سوسک معرکه کنن

متنفرم!

مخصوصا تو

خرس مهربون




کلمات کلیدی :

تولد دوباره ام مبارک...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/2/3 11:1 عصر

میگن اینجاها یه خبراییه...!

ما که بخیل نیستیم

ایشالله که مبارکه




کلمات کلیدی :

اللهم العن...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/1/21 10:40 عصر

لعنت به تو...!




کلمات کلیدی :

احتمال برکناری شریعتی ریاست دانشگاه علامه

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/1/20 8:47 عصر

با شروع روزهای کاری سال جدید، صحبت های زیادی درباره تغییرات و جابه جایی های تازه در دولت مطرح شد و این طرف و آن طرف زمزمه هایی جدی درباره آغاز موج تازه یی از تغییرات در سطوح بالای مدیریتی شنیده شده است. یکی از این صحبت ها، زمزمه هایی است که پیرامون تغییر ریاست دانشگاه علامه طباطبایی به گوش می رسد و این روزها گمانه رفتن صدرالدین شریعتی از این دانشگاه را تقویت می کند اگرچه غالب تحلیلگران آشنا به وضعیت دانشگاه ها، بر این عقیده اند که با توجه به پشتوانه حمایتی شریعتی در وزارت علوم، هر گونه تغییر احتمالی منوط به پیشنهاد پست بالاتری به رئیس دانشگاه علامه است. در این میان مطرح شدن غیررسمی نام شریعتی برای جایگزینی پورمحمدی در وزارت کشور، تغییر ریاست دانشگاه علامه را محتمل نشان می دهد. اگرچه خود شریعتی چند ماه پیش در گفت وگو با اعتماد رفتنش به وزارت کشور را قویاً تکذیب کرده بود و این احتمال را منتفی دانسته بود. با این حال با توجه به شرایط، وقوع احتمالی این اتفاق، صددرصد غیرممکن نیست و کسی نمی تواند با قطعیت کناره گیری رئیس دانشگاه علامه را از ریاست دانشگاه علامه و ترفیع او را به مقام وزارت کشور منتفی بداند.

 

پس از برکناری آیت الله عمیدزنجانی از ریاست دانشگاه تهران، تابوی تغییر ریاست روسای بانفوذ دانشگاه های مهم کشور شکسته شد و دیگر رئیس روحانی یکی دیگر از مهم ترین دانشگاه های پایتخت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.

ادامه مطب




کلمات کلیدی :

دستت درد نکنه گل بانو...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/1/17 9:16 عصر

این دو سه روز اخیر بد جوری مریض شده بودم

اصلا نمیتونستم با کسی حرف بزنم یا جواب کسی رو بدم

(5شنبه 15 فروردین)

بر عکس توی این حال بدمون کلی مهمون اومد خونه مون

شاطر جعفر و خانواده اش

آدم و حوّا

خانوم مهندس و همسر محترم و دختر کوچولوی گلش زهرا خانومی

قرار بود که فردای اون روز خانوم مهندس اینا حرکت کنن به سمت تبریز

شب رو خونه ما بودن که صبح زود برن به دیار ترکان

انقدر حالم خوب نبود که حتی حال نداشتم زهرا رو بشونم روی پاهام و حال و احوال کنم باهاش

صبح هم که داشتن می رفتن متاسفانه خواب بودم

آخه شب با آبجی شاطر جعفر تا ساعت 2 بیدار مونده بودیم

خلاصه گویا صبح قبل از رفتن شون زهرا خانومی به مامانم پیغام داده که

این عکس رو بدید به فلانی و بهش بگید اصلا ناراحت نباشه، ایشالله که زود خوب میشه.

منم که الان خییییییییلی ازش دورم و نمیتونم یه ماچش کنم گفتم که از اینجا ازش تشکر کنم

زهرای مهربونم دستت درد نکنه

شاید از دعای تو بود که خیلی زود خوب شدم خانوم گل

 

* لازم به ذکره که زهرا بانو همون روز صبح عکس رو نمیدونم از کجا قیچی کرده و گذاشته برا من...!

 

[فکر کنم تابلو باشه که کسالت دارم وحشتناک...! ]

 




کلمات کلیدی :

<      1   2   3   4   5   >>   >