سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پسته‌ی بی مغز چون لب وا کند، رسوا شود.

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 85/6/9 5:6 عصر

امروز با عالیه و معصوم و بقیّه‌ی بر و بچّه‌ها داشتیم آجیل می‌خوردیم. بیچاره معصوم هر چی پسته برمی‌داشت، دهنش بسته بود. دلم واسش سوخت. خیلی خنده دار بود. پسته‌ها رو یکی یکی می‌ذاشت ته دهنش و با اون دندونای مصنوعی‌اش زور می‌خواست بشکونشون؛ امّا نمی‌شد. خلاصه همه‌ی پسته‌ها رو گذاشت توی بشقابش و ناامید کنار کشید. همه‌ی اینا برا این گفتم که صحبت پسته دهن بسته شد که فروغ از پدرش عبّاس، و به عبارتی شوهر عالیه یه شعر گفت که خیلی خوشم اومد. عباس می‌گفت:

"پسته‌ی بی مغز چون لب وا کند، رسوا شود"

خلاصه که پسته به این ریزی اگه اون دهنش رو باز کنه رسوا می‌شه چه برسه آدم به این گندگی.




کلمات کلیدی :