سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دستت درد نکنه گل بانو...!

ارسال‌کننده : بی سرزمین تر از باد ... در : 87/1/17 9:16 عصر

این دو سه روز اخیر بد جوری مریض شده بودم

اصلا نمیتونستم با کسی حرف بزنم یا جواب کسی رو بدم

(5شنبه 15 فروردین)

بر عکس توی این حال بدمون کلی مهمون اومد خونه مون

شاطر جعفر و خانواده اش

آدم و حوّا

خانوم مهندس و همسر محترم و دختر کوچولوی گلش زهرا خانومی

قرار بود که فردای اون روز خانوم مهندس اینا حرکت کنن به سمت تبریز

شب رو خونه ما بودن که صبح زود برن به دیار ترکان

انقدر حالم خوب نبود که حتی حال نداشتم زهرا رو بشونم روی پاهام و حال و احوال کنم باهاش

صبح هم که داشتن می رفتن متاسفانه خواب بودم

آخه شب با آبجی شاطر جعفر تا ساعت 2 بیدار مونده بودیم

خلاصه گویا صبح قبل از رفتن شون زهرا خانومی به مامانم پیغام داده که

این عکس رو بدید به فلانی و بهش بگید اصلا ناراحت نباشه، ایشالله که زود خوب میشه.

منم که الان خییییییییلی ازش دورم و نمیتونم یه ماچش کنم گفتم که از اینجا ازش تشکر کنم

زهرای مهربونم دستت درد نکنه

شاید از دعای تو بود که خیلی زود خوب شدم خانوم گل

 

* لازم به ذکره که زهرا بانو همون روز صبح عکس رو نمیدونم از کجا قیچی کرده و گذاشته برا من...!

 

[فکر کنم تابلو باشه که کسالت دارم وحشتناک...! ]

 




کلمات کلیدی :